ابوجعفر، محمد بن علی الجواد التقی (به عربی: محمد بن علی الجواد) نهمین امام شیعیان که از وی با عنوان امام محمد تقی یا امام جواد یاد میکنند. کنیهاش «ابوجعفر» و لقب او «جواد» و «تقی» میباشد. وی فرزند علی بن موسی الرضا و سبیکه بوده که در ۱۰ رجب سال ۱۹۵ هجری در مدینه به دنیا آمد.
زادن
پیشگویی
از پیغمبر اسلام نقل شدهاست که گفت: «بِأَبی ابْنِ خِیَرَةِ الإماءِ النَوبِیةِ الطَیِّبَةِ (ترجمه: پدرم فدای پسر بهترین کنیزان که اهل نوبه و پاکیزه است) »[۲]. همچنین شیخ صدوق نقل میکند که: ... الحسین بن علی بن أبی طالب علیهما السّلام قال: دخلت على رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فقال: ... و إنّ اللّه عزّ و جلّ رکّب فی صلبه [أی فی صلب أبی الحسن الرضا علیه السّلام] نطفة مبارکة، طیّبة، زکیّة، رضیّة، مرضیّة. و سمّاها محمد بن علی، فهو شفیع شیعته، و وارث علم جدّه، له علامة بیّنة و حجّة ظاهرة ... (ترجمه: راوی میگوید: نزد پیغمبر (ص) رفتم. گفت: خدای -عزوجل- از پشت او [امام رضا] نطفهای فرخنده، پاک، نیکو، پسندیده، موردخشنودی کردهاست و «محمد علی» نامیدهاستش. او شفیع پیروانش و وارث دانش نیایش است. دانش آشکار و حجتی و نمایان دارد...) [۳].
در تاریخ گفتهاند که علی بن موسی رضا سال ها بچهدار نمیشد و امام موسی بن جعفر به وی مژدهٔ فرزندی داد. شیخ کلینی نیز نقل میکند: عن یزید بن سلیط الزیدی، قال: لقیت أبا إبراهیم علیه السّلام و نحن نرید العمرة ... قال لی: یا یزید! و إذا مررت بهذا الموضع و لقیته [أی علی بن موسى الرضا علیهما السّلام] و ستلقاه، فبشّره: أنّه سیولد له غلام، أمین، مأمون، مبارک ... (ترجمه: راوی گوید: میخواستیم به عمره رویم که امام کاظم (ع) را دیدم... به من فرمود: یزید! هنگامی که از آنجا گذشتی و دیدیش [امام رضا را] -که او را خواهی دید- به نوید ده که پسری خواهد زایید که امانتدار و ایمن و خجسته است ...) [۴].
امامت
هنگام کشتهشدن علی بن موسی الرضا در خراسان، جواد حدود ۸ سال سن داشت و برای همین شیعیان آن زمان به امامت او شک کردند و در این رابطه جلسههای پرسش و پاسخ برگزار نمودند.[۵] محمد تقی اولین امامی بود که در خردسالی به این مقام میرسید. به اعتقاد شیعه رضا پیش از مرگش، او را بهعنوان امام بعد از خود معرفی کرده بود.[۶]
ازدواج
بعد از کشتهشدن رضا و به امامت رسیدن جواد، به دستور مأمون او را از مدینه به بغداد منتقل کردند و دخترش امفضل را به ازدواجش درآوردند که شیعیان این ازدواج را تحمیلی و با اهداف سیاسی میدانند.[۷]محمد تقی از دختر مأمون فرزندی نداشت و فرزندانش ماحصل ازدواجش با زن دیگری به نام سمانهٔ مغربیه بودهاند.
اصحاب
جواد با وجود فشارهای حاکمان بنیعباس، اصحاب و شاگردان زیادی تربیت کرد که نام آنها در برخی کتب شیعه در حدود ۲۶۰ نفر ذکر شده که عبدالعظیم حسنی، ابوهاشم جعفری، ابراهیم بن مهزیار اهوازی، حسین بن سعید اهوازی، دعبل خزاعی، حسن بن محبوب سراد کوفی، اسماعیل بن بزیع و صفوان بن یحیی از معروفترینشان هستند.[۸]
مناظرات
محمد تقی در چند نوبت با فقیهان بزرگ زمان خود مناظراتی برگزار کرد که اغلب در مجلس خلیفهٔ وقت صورت میگرفت. از جملهٔ مناظرهکنندگان با او، یحیی بن اکثم (فقیه و مشاور مأمون و بعدها قاضیالقضات مسلمین) و ابن ابیداود (فقیه مورد وثوق مأمون و معتصم و قاضی بغداد در زمان متوکل) بودند. نقل شده در هنگام مناظره با ابن اکثم که در زمان مأمون انجام شد، سن جواد ۹ سال بودهاست. درخشش او در این مناظره در نوع استدلال و تکیه بر اصول فقه اسلامی چنان زیاد بود که خلیفه را به تحسینش واداشت.[۹] در مناظره با ابن ابیداود، معتصم حکم فقهی صادر شده از جواد را به دلیل استدلال قرآنی او بر حکم فقهی ابن ابیداود ترجیح داده و دستور به اجرای آن داد.[۱۰][۱۱]
مرگ مأمون
در سال ۲۱۸ هجری جواد به همراه همسرش سمانه و پسرش هادی به سفر حج رفتند که در همان سال مأمون مرد[۱۲] و مردم با برادش معتصم بیعت کردند. محمد تقی فرزندش را در مدینه گذاشته و خود و همسرش به عراق برگشتند.[۱۳] رابطهٔ میان او و معتصم خوب نبود و به همین جهت خلیفه سعی میکرد وی را از بین ببرد.
مرگ
در مرگ جواد چند قول مشهور است که در همهٔ موارد دستداشتن معتصم و مسمومشدن او وجود دارد. یک قول میگوید که توسط همسرش به دستور خلیفه مسوم شده[۱۴] و بنابه قولی دیگر به وسیلهٔ شخصی به نام «اشناس» به دستور معتصم شربت مسومی را به وی مینوشانند و وی را در ۲۵ سالگی، مسموم و به قتل میرسانند. مرگ او در آخر ذیالقعده[۱۵] سال ۲۲۰ هجری و در بغداد رخ دادهاست.[۱۶]
آرامگاه
آرامگاه جواد در شهر کاظمین در شمال بغداد و در کنار جدش موسی کاظم است و یکی از گنبدهای این حرم متعلق به اوست. حرم کاظمین یکی از مهمترین زیارتگاههای شیعیان در عراق به شمار میرود و روزانه مورد بازدید هزاران نفر قرار میگیرد. در نزدیکی این حرم، آرامگاه شیخ مفید (اولین مرجع تقلید شیعه بعد از غیبت کبری)، خواجه نصیرالدین طوسی، سید مرتضی و برادرش سید رضی، ابن قولویه و برخی دیگر از علمای بزرگ شیعه وجود دارد.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.